جومِنی سوزِن گوشوارش طلاهن<br> (لباسش سبزه و گوشواره ش طلایی)<br> ناز اَسیتن نو عروس و قدش کوتاهن<br> (ناز می کنه نوعروس و قدش کوتاهه)<br> روبروم نِشتِن نکردن نگاهُم<br> (روبروم نشسته و نگاهم می کنه)<br> نادونم تو ای عزیز خونت در کجاهن<br> (نمی دونم عزیزم خونه تو کجاست)<br> آخ برم جومه سوز چکَ و اروش نِشتِن<br> (آخ که چقدر لباس سبز بهش میاد)<br> اسم تو بِی همیشهَ رو قلبوم نوشتن<br> (اسم تو برای همیشه روی قلبم نوشته)<br> حاضرُم بخاطرت جون بُکُنُم قربُن<br> (حاضرم به خاطرت جونم رو قربانی کنم)<br> اگه یک لحظه نبی موا بشُم وِیرون<br> (اگه یک لحظه نباشی می خوام که ویرون بشم)<br> یتر یتر یتر بودُم بیمار<br> (یار یار یار شدم من بیمار)<br> یار یار یار بودُم گرفتار<br> (یار یار یار شدم گرفتار)<br>