تو نبودی، من چی کار میکردم
با غمی که شونهمو میلرزوند؟
تو نبودی، کی نجاتم میداد؟
کی بهم آرامشو میفهموند؟
تو نبودی، لحظههای سختو
با کدوم معجزه سر میکردم؟
تا کدوم شب پر تنهایی بود
دستای خالی و قلب سردم؟
چطور میتونی فکر کنی که ممکنه یه روز برم؟
منی که حتی از خودم به تو پناه میبرم
از اونچه فکر میکنی به عشق مبتلاترم
ابر گریه رو دو تا چشمام بود
اومدی ابرا رو کنار زدی
وقتی عاشقت شدم فهمیدم
که چقدر به زندگیم میومدی
من با من میونهی خوبی نداشت
حتی از خودم فرار میکردم
اینو هر روز از خودم میپرسم
تو نبودی من چی کار میکردم؟
چطور میتونی فکر کنی که ممکنه یه روز برم؟
منی که حتی از خودم به تو پناه میبرم
از اونچه فکر میکنی به عشق مبتلاترم