گریه کردی خیس شد
چشمم من یه افسانه ی افسردم
تو همیشه بد میاوردی من
همیشه شکست می خوردم
این تمامه واقعیت بود از خودم که در نیاوردم
دایناسور شدم توو این برزخ
عصر یخبندون و کم دارم
توی هیر و ویر بیچتری من فقط بارون و کم دارم
یه گسل لرزیده توو قلبم
چه شباهتی به بند دارم
متاسفم برای کی وقتی بد شب شبه اینجا
تو به من نزدیکی و دوری
اینه ی محدبه اینجا
وسط شلختگیهاشم همه چی مرتبه اینجا
من و ببر به یه رویای تازه
زندگیو ابتذالش دیگه شورشو دراورد
رو زبون شهر افتاد از روی تبلیغات بود
تیم ما خوب بازی میکرد روی ضد حمله گل خورد
کی میخواد قدم بزاره روی اعصاب نداشتم
من تو رو هر شب میبینم وسط خواب نداشتم
پاتو بد راهی گذاشتی پاتو بد راهی گذاشتم
سر به ابتذال گفتن نمیده حرف نگفته
هر کسی عقب عقب رفت از همه جلو میفته
کفش های اینجا کفش های کی جفته