سرفرازم با تو
دل سپیدم با عشق
همه ی رویامو
خواب دیدم با عشق
سهم ما از این جهان یا سکوته یا عشق
ولی من از عاشقات قصه میگم با عشق
تازه میشم وسط عشق تکراری تو
که بشم یه قسمت از شادی جاری تو
همه ی این تاریخو اگه جا به جا
کنن باز برمیگردم که تورو صدا کنم
کاش خاکت باشم کاش کوهت باشم
سهمی از افسانه ی با شکوهت باشم
باز برمیگردم که هواتو بشنوم
که صدای زخمیه عاشقاتو بشنوم
از شکوه وطنم کیه که بی خبره
قصه این عاشقی داستان آخره
یه جوری زندگی میکنم که سر بلند باشی
که همیشه باشی و همیشه بی گزند باشی
عشق تو از ابتدا به قلب و جان من تنیده
این جهانو تا همیشه عشقه که نجات میده
همه ی این تاریخو اگه جا به جا کنن
باز برمیگردم که تورو صدا کنم
کاش خاکت باشم کاش کوهت باشم
سهمی از افسانه ی با شکوهت باشم
باز برمیگردم که هواتو بشنوم
که صدای زخمیه عاشقاتو بشنوم
از شکوه وطنم کیه که بی خبره
قصه این عاشقی داستان آخره