مرا قفلایی که بستست یکی مونده تو مشتم به جنون رسیده کارم بس که فرصتارو کشتم بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته یکی پیدا یکی پنهون مثل آدم و فرشته بین موندن و نموندن سهم آدما زمین شد ما اسیر انتخابیم خودون خواستیم و این شد فاصله فقط یه لحظست فاصله فقط یه نورِ گاهی از رگ به تو نزدیک گاهی از تو خیلی دوره اما اون عزیز عالم میل مهربونی دارم رد پاش رد فرشتست مارو تنها نمیزاره مارو تنها نمیزاره