قفس کشیده ای به جانم
بدون تو نمی توانم
بیا ببین که درد دوری
نشسته روی استخوانم
فریاد از این دلم دلم
دوباره مرا صدا بزن
به جان خودت قسم قسم
مجنون توام
ز روی بام من پریدی
کبوترانه پر کشیدی
در این خزان نمی شکستم
به داده من تو می رسیدی
فریاد از این دلم دلم
دوباره مرا صدا بزن
به جان خودت قسم قسم
مجنون توام