انقدر بی احتیاط خیره شدم توی چشات
یه کاری کردی با دلم هیچکی به چشمم نمیاد
انقدر دنبال عشق پرسه زدم توی چشات
تو میدزدیدی نگاتو میدونم سخته برات
تو با اون نگات ازم یه عالمه حرف کشیدی
ما باید همدیگه رو یه ذره زودتر میدیدیم
تو که آوردی با عشقت واسه قلبم همه چیز
مطمئنم دیگه هیچ حسی واسم مثل تو نیست
عشقو از اونی بپرس که حرفش سکوته
فاصلش با تو یه دنیاست اما رو به روته
اونکه ترسید از خیالش از حسی که داره
حسرتش این بود یه بار بشینه کنارت
تو با اون نگات ازم یه عالمه حرف کشیدی
ما باید همدیگه رو یه ذره زودتر میدیدیم
تو که آوردی با عشقت واسه قلبم همه چیز
مطمئنم دیگه هیچ حسی واسم مثل تو نیست