هنوزم فانوس این دهکده ام حرمت نفت و طلا تو خونمه تو رو با تموم حرفا دوس دارم اسمتون هنوز سر زبونمه واسه کاشی کاریات دلواپسم واسه حوضای عمیق نقاشی واسه آینه کاریو طاقای نور واسه گنجشککای اشی مشی اگه من مثل درختا ایستادم ریشه هام تو دستای تو محکمه رگام از تو خون می گیره شبو روز منو با اسم تو می شناسن همه مال من باش و نذار ستاره ها مث فانوسای برج بد بشن وقتی سرما می زنه زمستونا از سر نعش درختا رد بشن مال من باشو نذاااار ..........! مال من باشو نذار ستاره ها! هنوزم ساقه ی لاله های تو تازه از اشکای پنهون منه مشتی از خاکتو بردار و ببین تو رگاش نفت توو خون منه مال من باشو نذار ستاره ها مث فانوسای برج بد بشن وقتی سرما می زنه زمستونا از سر نعش درختا رد بشن مال من باش و نذااار .........!