🗣 Reza Yazdani 🎵 Ghooye Siyah #RezaYazdani پایه فرار من باش از تو اون شهر خودآزار بو گرفته این تمدن بیا برگردیم توی غار بیا برگردیم به جنگل مثل انسان نخستین شیمیایی شدم اینجا توی این هوای سنگین فقط عاشق تو هستم توی این شهر درندشت پایه فرار من باش رفتنی بدون برگشت مهریه ات یه ابر زخمی شیر بهاتم شیر آهو میشه آرامشو حس کرد بی شکنجه بی هیاهو سر بکش این اتوبانو عشق من درشکه میخواد ما مکافات زمینیم وسط این همه خون باد ما دوتا قوی سیاهیم که پرامونو بریدن دیگه جلد فاضلابیم گند دود و دم و آهن آب و رنده کنده تو دستام پشت شهر بدقواره من که پابند تو هستم اگه آینه بذاره خون نمیرسه به مغزم گیر لکنته زبونم بذار تو حریم رویات یه پناهنده بمونم تو نماد شهر من باش توی جنگل سپیدار ما دوتا نقاشی میشیم روی دیواره یک غار