دوستت دارم تا گندم زار باران برده ای دوستت دارم مرا دست کسی نسپرده ای دوستت دارم شبیه خواب بعد از خستگی دوستت دارم شبیه لحظه ی وابستگی یاد من باش ای دلیل خاطرات خوب من یاد من باش ای پریشان موی شهر آشوب من باز کن آن چشم های روشن را رو به من یاد من باش عطر باران خورده ی محبوب من ای صدای کفش های پشت در فکر توام در میان روزهای بی خبر فکر توام قبل و بعد از روز دلگیر سفر فکر توام هرچه راهت دورتر من بیشتر فکر توام دوستت دارم