یه دلخوشی بی دریغ
تو این شبای لب تیغ
یه همنفس یه هم رفیق
دنیا بدهکاره به ما
خنده ی از ته دلو
به ما یه سقف و خونه رو
همین چیزای ساده رو
دنیا بدهکاره به ما
شب وسط جاده هزار
بوی نم و پنجره باز
یه سفر دور و دراز
دنیا بدهکاره به ما
یه آدم بی غل و غش
که نزنه از سر و تهش
نمیدونم چرا همش
دنیا بدهکاره به ما
روی خوش زندگیو
یه دل سیر عاشقیو
چرا همیشه یکیو دنیا بدهکاره به ما؟
ولی هنوز قلبم به آیندم امید داره
شبای تاریکم یه فردای سفید داره